هیوا جانهیوا جان، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

هـیـــوا , فرشته ی آسمونی ِ ما

4 ماهگی ِ دلبرکم مبارک

خوشگل خانومم عزیز دلم دخترم 4 ماهگیت مبارک مامان جونم، انشالله سالهای سال سلامت باشی عزیزم    الهی مامان فدای خنده های گلکش بشههههههههه که حسابی دلبری میکنه      هدیه ی هیوا جونم،  قراره همگی با هم بریم ماهی گیری      امروز به همراه بابایی دخملی رو بردیم برای واکسن چهار ماهگی، آخ که جیگرم کباب شد واسه گریه ش ، اما خوب کاریش نمیشه کرد برای سلامتیش لازمه  خدارو شکر فعلا که اذیت نشده فقط یه کوچولو تب داره که اونم انشالله زودی خوب بشه داشتم پاشویه ش میکردم که خانوم باز پارچه ها رو دور خودش جمع کرده و خودشم وسطشون ، دستمالی رو هم که برای خنک کردن پیشونیش گذاشتم برداشته &nbs...
13 مهر 1392

هیوای مامان به روایت تصویر

اومدم با یه عالمه از عکسای دخملی که دوست داشتم اینجا بمونه ... هیوا و کتاباش هیوای متعجب کنار قوقولی و شیپولی    دخملی عادت داره وقتی خوابش میاد هر چی دم دستش باشه رو میکشه، یه دستمال مخصوص هم داره که وقت خواب توی دستاش میگیره اما خیلی وقتا چیزای دیگه هم از دستش در امان نیستن و هر چی پارچه که بتونه دور خودش جمع میکنه    آخرشم بین پارچه ها خوابش میبره، بعضی وقتا هم جوری میشه که دیگه خودش اون وسط پیدا نیس     وقتی که حواسش به دوربینه   وقتی که میخوام خنده هاشو شکار کنم اما دختری خمیازه ش رو نصیبم میکنه وقتی با بابایی کتاب هوش رو کار میکنن وقتی هم که توی تختش د...
4 مهر 1392
1